این حمام در طرف شرقی شهر گیوی میان باغات و کنار رودخانه گیوی قرار گرفته است . روزهای دوشنبه و جمعه به مردان و بقیه روزهای هفته زنان از این حمام استفاده می کنند . آب این حمام از دو چشمه، یکی گرم و دیگری سرد که ازمیان سنگها جاری است تامین میشود. آب این حمام معدنی و برای رفع سنگ کلیه مفید است. برخی از اهالی شهر آب ولرم آن را به خانه آورده و چایی درست میکنند. آب داش حمامی آبی است جادویی بطوریکه بعد از استحمام شدیداً احساس گرسنگی می کنید. کل ساختمان این حمام از سنگ بوده و از تاریخچه و پیدایش آن اطلاع دقیقی در دست نیست. درضمن برای شستشو موها دراین حمام نیازی به مواد شوینده نیست .
آب های معدنی استان اردبیل و صنعتی به نام «توریسم - آب درمانی»
چشمه هایی که از چشم جهانگردان دور مانده اند
«هیدروتراپی» یا آب درمانی، از جایگاهی ارزشمند در جهان پزشکی برخوردار است و برای استفاده بهینه از آن، ایستگاه های بسیار مدرنی در کشورهای جهان راه اندازی شده است. این صنعت می تواند عاملی بسیار مهم در جذب توریسم و منبعی سرشار در زمینه ی درآمد ناخالص کشورها به شمار رود. به همین دلیل، حتی شاخه ای به نام «توریسم - آب درمانی» ایجاد شده که گردشگران را برای بهره گیری از مزیت های طبی آن، به سوی آب های معدنی رهنمون می سازد. کشور ایران و به ویژه سرزمین حاصل خیز و خوش آب و هوای استان اردبیل نیز از این حیث بسیار غنی است و ثروتی بزرگ در قالب چشمه های آب معدنی در گوشه و کنار آن وجود دارد.
استان اردبیل به دلیل ویژگی های زمین شناختی، یکی از کانون های مهم آب معدنی و آب گرم کشور است. در گوشه و کنار این استان، چشمه های متعدد آب گرم با خاصیت ویژه وجود دارد که سالیان سال مورد استفاده مردم و به ویژه گردشگران داخلی و خارجی قرار گرفته است. از جمله آب های معدنی این استان می توان به آب های سرعین و شهرستانهای مشکین شهر و نیر(nir) اشاره کرد.
چشمه های معدنی سرعین
شهر توریستی سرعین در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی اردبیل و در جنوب شرقی دامنه کوه سبلا ن دامن گسترده و وجود آب گرم های معدنی متعدد که از دل زمین بیرون می آیند، جذابیت ویژه به این منطقه بخشیده است.
سرعین تا پیش از آن که به یمن چشمه های آب گرم و معدنی خود مورد توجه و علا قه مردم قرار گیرد، روستایی کوچک بود. ولی بعدها به دلیل وجود آب گرم های فراوان، مورد توجه مسافران و بیماران قرار گرفت. در حال حاضر، سالا نه صدها هزار نفر به این شهر توریستی مسافرت می کنند. واقع شدن این شهر در دامنه کوه سبلا ن و داشتن چشمه های آبگرم و چشم اندازهای بسیار زیبای کوهستانی، طراوت ویژه به این شهر بخشیده و آن را از لحاظ توریستی مشهور ساخته است. ساخت هتل ها، مسافرخانه ها، فروشگاه ها، موسسه های دولتی و راه جدید و آسفالته اردبیل به سرعین بر رونق این شهر جهانگردی افزوده است. مجهز شدن این شهر به خدمات اقامتی و پذیرایی، انبوهی از مسافران را به ویژه در تابستان به سوی خود می کشاند. دیدار از سرعین همراه با استفاده های درمانی از آب های گرم و معدنی، آب و هوای مطلوب و دلپذیر و چشم اندازهای کوهستانی سبلا ن، تجربه ای زیبا و به یاد ماندنی است.
در منطقه سرعین ۱۲ دهنه چشمه معدنی وجود دارد که بیشتر آنها از آبدهی بسیار خوب برخوردارند. این چشمه ها عبارت اند:
۱- مجتمع آب درمانی سبلا ن سرعین
۲- آبگرم گاومیش گلی
۳- آبگرم ساری سو
۴- آبگرم قره سو (اعصاب سوئی)
۵- آبگرم ژنرال (جنرال)
۶- چشمه گوزسوئی (آب چشم)
۷- آبگرم بش با جیلا ر (پنج خواهران)
۸- آبگرم پهنلو
۹- آبگرم حمام شفا
۱۰- آبگرم قهوه خانه ممتاز ۱
۱۱- آبگرم قهوه خانه ممتاز ۲
۱۲- آبگرم یل سوئی (آب باد)
مجتمع آب درمانی سبلا ن سرعین
این مجتمع، اولین و بی نظیرترین مجتمع آب درمانی ایران و خاورمیانه است. مجتمع آب درمانی سبلا ن با زیر بنای ۷۲۰۰ متر مربع در دو طبقه مجزا برای پذیرایی و سرویس دهی به آقایان و خانم ها ساخته شده است. مهم ترین امکانات این مجتمع به شرح زیر است.
الف) سه استخر سرپوشیده (دو استخر عمومی برای بانوان و یک استخر همگانی برای آقایان)
ب) چهار واحد سونای خشک
ج) دو واحد سونای بخار
د) حوضچه های آب سرد
ه-) دوش های آب سرد و گرم
و) وان های انفرادی به تعداد ۱۱۲ واحد
ز) حوضچه های تحت فشار (جکوزی) به تعداد ۱۹ واحد
ط) بوفه، رستوران، نمازخانه و سالن های انتظار
در ناحیه شمالی قله سبلان درهای طولانی و نسبتاً عمیق مشاهده می شود که دارای چشم اندازهای بسیار زیبا و اعجاب آور است. این دره در اثر فرسایش سیلابی در رسوبات آتشفشانی و آذرآواری سبلان پدید آمده است. اشکال فرسایش بسیار زیبا شامل ستون های فرسایشی، ستونهای کنلگومرایی و به طور کلی یک ساختار بسیار خشن و وحشی در این دره مشاهده میشود. مقطع دره و دیواره ها لایهبندی خوبی را در مواد آتشفشانی نشان می دهند.
در 30 کیلو متری جنوب شرقی مشکین شهر و درارتفاع 2200 متری واقع شده است مساحتش بالغ بر 75 کیلو مترمربع است و محل زندگی حیوانات وحشی و پرندگان می باشد همچنین دارای صخره ها و غارهای دیدنی است محل اصلی ورود به دره در 5 کیلو متری پائین آبگرم معدنی شابیل قرار دارد و برای ورود به آن باید از کنار آبشاری با ارتفاع 40 متر به سمت پائین صخره نوردی کرد آبشارهای دوقلوی شیروان دره در نوع خود بی نظیر است.
عشایر ایران که معیشت و آداب و رسوم خاص خود را دارند در ایران یکی از جذاب ترین شیوه های زندگی اجتماعی به شمار می آیند. استان اردبیل از ایل ها و عشایر متعددی برخوردار است که مهم ترین و منسجم ترین آن ها ایل های شاهسون و ارسباران هستند که درمناطق گوناگون استان پراکنده شده اند. ایل شاهسون ازمهم ترین و معروف ترین ایل های استان های اردبیل و آذربایجان شرقی به شمار می رود که دارای پیشینه تاریخی زیادی بوده و از ویژگی های خاص اجتماعی- فرهنگی برخوردار است. اعضای این ایل دام دار هستند و از مراتع سرسبز کوه های خطه اردبیل استفاده می کنند. عشایر ارسباران نیز در نواحی کوهستانی به سر می برند و قلمرو عمده آن ها بخش باختری دشت مغان است. عشایر خلخال در نواحی کوهستانی و جنگلی شهرستان خلخال زندگی می کنند.
درباره وجه تسمیه نام و پیشینه تاریخی ایل شاهسون؛ بایستی گفت: هنگامی که سرزمین ایران دچار هرج و مرج و آشوب بود و هرکدام از امرای تیموری و آق قویونلو و دیگر حکام محلی گوشه ای از این سرزمین را محل حکومت خود کرده بودند، اسماعیل میرزا که بعدها به شاه اسماعیل معروف شد، توانست با سرکوب آق قویونلوها (که یکی از قبایل با نفوذ حاکم برایران بودند) در سال 907 هجری قمری، بنیان حکومتی خود را به مدت دو و نیم قرن استوار سازد. افرادی که شاه اسماعیل را در این جنگ ها یاری می کردند، در تاریخ به نام قزلباش ها شهرت یافتند و شامل 32 قبیله مختلف بودند که شاه اسماعیل آن ها را در زمره نجبا در آورد و به ایشان عمامه خاصی داد که 12 ترک داشت و میان آن کلاه سرخی مانند فینه می گذاشتند و به همین لحاظ به قزلباش ها معروف شدند.
در سال های 991 تا 994 هجری قمری سلطان محمد خدابنده به منظور جلب حمایت علیه ازبکان و عثمانی ها تصمیم گرفت افراد غیر نظامی را با رضایت خود به خدمت نظام درآورد که این عمل او به شاه سون (یعنی دوست داران شاه شدن) معروف شد. درسال 998 هجری قمری افراد قزلباش علیه نماینده شاه؛ سر به شورش برداشتند که از این رو شاه اسماعیل نسبت به قدرت آنان بدبین شد و گروه دیگری با نام شاهسون را برای درهم شکستن قدرت آن ها بسیج کرد.
بنابراین شاهسون ها (دوست داران شاه) به گروهی اطلاق می شدند که از سوی شاه عباس تشکیل یافته بود تا جای قبایل ترک را که از سلسله صفوی پشتیبانی کرده بودند، بگیرند.
شاهسون ها از آداب و رسوم سنتی و قوی برخوردارند، هرچند که از گذشته های دور از حوادث و خطرات دور نمانده و تحولات زمان برآن ها بی تاثیر نبوده است. بر اساس قرارداد ترکمن چای که طی آن قسمتی از مرزهای شمالی ایران به روس ها واگذارشد و به این ترتیب قسمت بزرگی از منطقه قشلاقی شاهسون ها از بین رفت.
منطقه تابستانی (ییلاقی) شاهسون ها را ارتفاعات اهر، مشگین شهر و اطراف آن تشکیل می دهد و منطقه قشلاقی آن ها را بخش های خاوری جلگه کم عمق مغان (که در حدود 150 کیلومتر از منطقه سردسیر فاصله دارد و نزدیک رود ارس است) تشکیل داده است. منطقه ییلاق و قشلاق طایفه های شاهسون کاملا مشخص است. هنگام کوچ ابتدا از قیشلاخ (گویش محلی قشلاق) یا منطقه زمستانی به یازلاخ یا منطقه بهاره و سپس به ییلاخ (گویش محلی ییلاق) منطقه تابستانی می روند. در مراجعت پیش از استقرار در قشلاق، در محلی پاییزه که همان اردوگاه های پیرامون قشلاق هستند، توقف می کنند. جایگاه تابستانی شاهسون ها؛ شامل 4 تا 5 آلاچیق است که در حد فاصل 100 متری درچراگاه برپا می شود.
قدمت تاریخی شاهسون ها سبب شده آداب و رسوم و شیوه های معیشت آن ها برای افراد عادی جذاب و دیدنی باشد، چنان که بازدید از زندگی عشایر شاهسون یکی از پرطرف دارترین برنامه های گردشگری ناحیه آذربایجان شرقی و اردبیل به شمار می آید. ایل شاهسون از طایفه، تیره، کویک و هر کویک از چند اوبه و اوبه ها از تعدادی خانواده تشکیل شده است. در راس هر طایفه؛ ایل بیگی از سوی دولت مرکزی برای حفظ نظم و وصول مالیات انتخاب می شد ولی اداره طایفه برعهده بیگ بوده که از طرف ایل بیگی گمارده می شد.
ایل شاهسون در استان های اردبیل و آذربایجان شرقی زندگی می کنند و برخی از آن ها در طی سالیان گذشته یک جا نشین شده اند. شاهسون ها از سجایای اخلاقی خوبی برخوردار هستند و در تیراندازی و شکار و میهن پرستی شهرت دارند. آن ها به زبان آذری صحبت می کنند و شیعه مذهب هستند. برپایی جشن ها و آیین های اسلامی و ایرانی از مهم ترین آداب و رسوم آن ها به شمار می آید که به شکل های خاصی و با رعایت اصول ایل انجام می شود و برای گردشگران بسیار جذاب، دیدنی و شنیدنی است.
شاهسون ها جشن های خود را درمیدان برگزار می کنند و در عید های مذهبی از جمله عید قربان و عید فطر پس از نماز عید به دید و بازدید یک دیگر می روند. مراسم ها و آداب ازدواج در میان این ایل از اهمیت زیادی برخوردار است. وقتی پسری خواهان دختری است دو نفر از ریش سفیدان ایل را به چادر پدر دختر می فرستد و آن ها در صورت توافق عهد و پیمان می بندند و خیلی به آن اهمیت می دهند. پس از خواستگاری؛ خانواده داماد برای عروس هدایایی از قبیل: روسری، گردن بند، آینه، پارچه و شیرینی می برند. چند روزمانده به تاریخ عروسی از مهمانان دعوت به شرکت در مراسم می شود. مهمانان هدایایی به همراه می آورند و به محض نزدیک شدن مهمانان؛ داماد و همراهان وی به اتفاق نوازندگان سازهای محلی به استقبال آن ها می روند. مهمانان شام را در چادر خانواده داماد می خورند و مبلغی به آشپز و آبدارچی هدیه می کنند. این مراسم چند روز ادامه دارد و در روز آخر مهمانان به خانه عروس رفته و عروس را همراه خود به چادر داماد می آورند. زمانی که عروس قصد خروج از منزل پدر را دارد، یکی از افراد خانواده او کمربند زیبای طلایی به کمر او می بندد، سپس عروس با آینه و جهیزیه خود به سمت خانه داماد حرکت می کند. هنگامی که عروس به چادر داماد نزدیک شد، داماد سیب سرخ یا دسته گلی به طرف او پرتاب می کند که دراین موقع سوارکاران هر یک به نوبه خود به نمایش های محلی می پردازند.
لباس های محلی ایل شاهسون یکی از مهم ترین جاذبه های فرهنگی این ایل به شمار می آیند. مردان ایل شاهسون پوشاک اختصاصی ندارند، کت و شلوار و کلاه آنان معروف به کپیkepi یا کلاه ترک داری که نظیر کلاه مردان گیلان است؛ تشکیل دهنده ی پوشاک مردان شاهسونی است.
لباس بانوان ایل شاهسون هریک یاد آور گوشه ای از پوشش مردم سایر مناطق ایران زمین است. روسری بانوان را چارقد گلداری تشکیل می دهد که با یک کلاغی بسته می شود. پیراهن زنان ایل شاهسون از رنگ های متنوع و شاد تشکیل شده و بلند است. تنبان؛ شلیته ای است که می پوشند و شبیه تنبان های بانوان گیلان، بختیاری و قشقایی است. جلیقه زنان شاهسون را پارچه های دوخته شده بدون آستین تشکیل می دهد که روی آن ها سکه های طلا و نقره دوخته شده است و تعداد سکه ها نشان دهنده میزان ثروت خانواده است.
شاهسون ها در چادرهای نیم کره ای شکلی زندگی می کنند که آن ها را آلاچیق و برخی را کومه می نامند. کومه معمولا از آلاچیق کوچک تر است و از جنس خشن بافته می شود ولی آلاچیق با ظرافت و مهارت بافته می شود و دوام آن ها از کومه بیش تر است. فضای داخلی کومه ها به طور معمول 5 متر است. آلاچیق اصلی عموما از نمد سفید و با ظرافت است این نمدها با طرح های رنگی در جلو و طرفین تزییین یافته و سر درب ورودی ها منگوله هایی آویزان است.
نمدهای این چادر به علت باران و گرد و خاک و دود داخل به تدریج قهوه ای و سرانجام سیاه می شوند. چاتماcatma نیز نوع دیگری از چادرهای عشایر شاهسون است که در توقف گاه های موقت برپا می شود.
شاهسون ها یکی از بزرگ ترین دام داران و کشاورزان ناحیه آذربایجان شرقی و اردبیل هستند. زندگی آن ها تا حدود زیادی به دام وابسته است و وجود فرآورده های دامی سبب شده است که صنایع دستی در میان این ایل اهمیت زیادی داشته باشد. انواع گلیم، جاجیم، خورجین و جل اسب ازمهم ترین صنایع دستی عشایر شاهسون به شمار می آید. مهم ترین بافته شاهسون ها گلیم های سوزن دوزی و ظریف معروف به سوماک است که درزبان محلی آن را ورنی بافی می گویند. ورنی بافی مهم ترین و زیباترین صنایع دستی این ایل است که طرح های پیچیده آن را با دستگاه های عمودی یا افقی به صورت تکه های دراز و باریک به طول 3 متر می بافند و سطح آن ها را با نقش های پیچیده، سوزن دوزی می کنند. معمول ترین و معروف ترین طرح این گلیم ها کشتی نوح نام دارد که به شکل سوزن دوزی با طرح کشتی است و در وسط آن درخت و اطراف آن پرندگان و جانوران دیده می شوند.
مفرش نوعی صنایع دستی روستایی و عشایری است که در منازل روستایی برای نگه داری رخت خواب و لوازم خواب از آن استفاده می شود و در کوچ ایلات و عشایر نیز مفرش وسیله بسیار مناسبی برای حمل وسایل مختلف به شمار میآید. مفرش به شکل مکعب مستطیل است و در اندازههای مختلف به هم دوخته می شود و نقش و نگارهای زیبا و دلانگیزی دارد.
جل اسب های ایل شاهسون هم از لحاظ سبک خاص تصویر حیوانات و پرندگان و هم از لحاظ رنگ پردازی، از بهترین رو اسبی های ایران به شمار می روند. خورجین برای حمل اشیا و وسایل دستی مورد استفاده قرار می گیرد و با نقوش خاص و زیبایی بافته می شود. علاوه بر خورجین، برخی دیگر از لوازم مورد نیاز عشایر مانند بزک شتر و نوار مخصوص چادر به همین شیوه بافته می شود.
کوچ نشینان ارسباران در منطقه زیبای ارسباران در ناحیه کوهستانی و جلگه ای به سر می برند و قلمرو عمده آن ها در بخش باختری دشت مغان در پیرامون شهرستان اهر است. نام این ایل از منطقه سکونت آن ها بین سرزمین ارسباران و قره داغ گرفته شده است. سابقه تاریخی این ایل نیز شباهت زیادی به تاریخ شاهسون ها دارد. منطقه تابستانی ییلاقی ایل ارسباران را کوه های اطراف ارسباران و سبلان تشکیل می دهد. منطقه زمستانی (قشلاقی) ایل ارسباران را نیز جنوب دشت مغان و اطراف رود قره سو و کنار رود ارس در منطقه خدا آفرین تشکیل می دهد. کوچ نشینان ارسباران همانند شاهسون ها از طایفه، تیره، کویک، اوبه و خانواده تشکیل شده است. جشن ها و آیین های این ایل شباهت بسیار زیادی به مراسم ها و آیین های ایل شاهسون دارد.
به طور کلی شیوه معیشت، لباس ها، موسیقی، جشن ها و آداب و رسوم خاص عشایر اردبیل و آذربایجان شرقی سبب شده بازدید از زندگی عشایر شاهسون و ارسباران در آذربایجان شرقی یکی از مهم ترین و جذاب ترین برنامه های گردشگران این خطه به شمار آید.
ارتفاعات و قله ها
با توجه به فضای جغرافیایی استان، دو گروه از ارتفاعات در محدوده این استان، به شرح زیر وجود دارند:
کوهستان ارسبالان (قراداغ)
این کوهستان از سوی غرب به دره رودخانه «خال پیلرچای»، از جنوب به دره رودخانه اهرچای و قره سو، از شرق به مرز ایران و جمهوری آذربایجان و از شمال به رودخانه ارس محدود است.کوهستان ارس را می توان دنباله رشته کوه های قفقاز به شمار آورد که دره ارس آن ها را از هم جدا می کند.این کوهستان که 9500 کیلومتر مربع وسعت دارد، از کوه های به نسبت بلند تشکیل یافته است که بلندترین قله آن، کوه «سورجر تپه» به ارتفاع 2946 متر است.
میزان بارندگی سالانه این کوهستان در حوالی دره قره سو 20 تا 30 میلی متر، در دامنه ها 200 تا 400 و در ارتفاعات بین 400 تا 500 میلی متر است. میانگین دمای سالانه آن در دامنه ها و کوهپایه ها 10 تا 15 و در ارتفاعات پنج تا 10 درجه سانتی گراد است.
رشته سبلان – جلفا
این رشته، از کوهپایه های غرب آغاز می شود و رو به غرب تا شمال تبریز ادامه می یابد و از آن جا به سوی شمال غربی منحرف می شود و سرانجام به دره آغ چای می انجامد. رشته کوه سبلان – جلفا بیش از 260 کیلومتر درازا دارد و عرض آن در باریک ترین محل (جنوب اهر) به 31 کیلومتر و در پهن ترین محل به حداکثر 70 کیلومتر (شمال سراب) می رسد. مساحت آن نیز 12900 کیلومتر مربع است.
این رشته کوه، از شرق به غرب به ترتیب از کوه های مهم تشکیل می شود که بلندترین آن ها قله سبلان به ارتفاع 4811 متر است که در 41 کیلومتری غرب اردبیل است.
این ارتفاعات، به دلیل ویژگی های جغرافیایی به ویژه از نظر آب و هوا یکی از پرجمعیت ترین و خوش آب و هواترین مناطق استان به شمار میرود. از همین رو، روستاها و شهرهایی مهم در دامنه ها و دره های آن استقرار یافته است.
میزان بارندگی سالانه این ارتفاعات در بلندی های سبلان و سلطان جهانگیر و کیامکی داغ 400 تا 500 میلی متر و در دامنه ها 300 تا 400 میلی متر است. میانگین دمای سالانه آن در ارتفاعات سبلان (در حدود 300 متری) پنج درجه سانتی گراد و در دیگر جاها بین 5 تا 10 درجه سانتی گراد است.
چشمه های معدنی سرعین
شهر سرعین در 25 کیلومتری جنوب غربی اردبیل و در جنوب شرقی دامنه کوه سبلان واقع شده است. در این منطقه تعداد 12 دهنه چشمه معدنی وجود دارد، که اغلب از آبدهی بسیار خوبی برخوردارند. از این چشمه ها بیشتر برای استحمام و درمان برخی از بیماریها استفاده می شود. محل ظهور چشمه های معدنی سرعین بیشتر بر روی زمینهای آبرفتی اواخر دوران سوم و اوایل دوران چهارم (پلیوپلیوستوسن) قرار دارند که برخی از آنها با چین خوردگی همراهند. در اطراف آتشفشانهای جدید و خاموش یکی از آخرین پدیده های ایجاد شده از آنها را میتوان چشمه های معدنی گرم و یا سرد نام برد. و این منطقه نیز به سبب وضع خاص مجاورت رسوبات آبرفتی جدید با تشکیلات آذرین اطراف سبلان، سفره های آبگرم و رگه های احتمالی آبهای عمیق ایجاد شده است.چشمه بوشلی (برجلو):
چشمه بوشلی در 47 کیلومتری شهر اردبیل و 4 کیلومتری شهر نیر و نیز 500 متری روستای بوشلی واقع شده است. ارتفاع چشمه از سطح دریا در حدود 1500 متر و دریای یک تپه آهکی قرار دارد. سنگهای آهکی این تپه ریزش نموده و آثار اکسید آهن نیز روی آنها دیده می شود. آب و گاز از نقاط مختلف خارج شده و مناطق باتلاقی را بوجود آورده است. دبی چشمه در حدود 2 لیتر در ثانیه و بصورت دائمی و سرریز در جریان است. دمای آب تقریباً بالا و در حدود 49 درجه سانتی گراد می باشد. ظاهر و رنگ آب زلال و بیرنگ و بی بو و مزه آن کمی گزنده و گس و شور است. PH آن 9/6 و تقریباً خنثی است. هدایت الکتریکی آن برای 20 درجه حرارت 950 می باشد. آنیون و کاتیونهای مهم آن عبارتند از سدیم، کلسیم، کلر و بی کربنات، ترکیب آب آن از نوع کلروبیکربنات سدیک و کلسیک گازدار خیلی گرم است.
خاصیت درمانی:
به علت داشتن ترکیب کلرو، بیکربنات، کلسیم و گاز دی اکسید کربن و خصوصاً دمای بالای آن، می تواند در درمان امراض پوست، بیماریهای مزمن زنان و دردهای مزمن روماتیسمی، بیماریهای اعصاب و همچنین بصورت نوشیدنی برای بیماریهای متابولیکی و گوارشی، سودمند و مفید باشد
چشمه دیپگل یا دیپ سیزگل:
چشمه در فاصله 4 کیلومتری شهر نیر و یک کیلومتری روستای سقزچی واقع شده است. چشمه در پای کوهپایه و با دبی کم، در حدود 2 لیتر در ثانیه قرار گرفته است. آب آن به صورت دائمی و سرریز از یک مظهر در جریان است. دمای آب در مظهر چشمه در حدود 30 درجه سانتی گراد و ظاهری شفاف، بی رنگ، بی بو و کمی شور مزه می باشد. هدایت الکتریکی آن برای 25 درجه حرارت در حدود 8000 است.PH آن 3/6 و تقریباً اسیدی است.
کاتیون و آنیونهای آن کلسیم، سدیم، کلر و بی کربنات است. ترکیب آب این چشمه از نوع کلروبیکربنات سدیک و دارای گاز دی اکسید کربن زیادی است.
خاصیت درمانی:
برای درمان دردهای مفاصل، متابولیکی و گوارشی و دردهای عصبی استفاده می شود.
۱ دریاچه شورابیل: این دریاچه قبلا” بسیار شور بوده است ولی امروزه با افزودن شدن آب شیرین از شوری آن کاسته شده، بطوریکه نوعی ماهی در آن پرورش داده میشود. این دریاچه دارای امکانات تفریحی، ورزشی و فرهنگی بسیاری است از جمله: قایق رانی، پیست دو و میدانی، دوچرخه سواری، باغ وحش، هتلهای مجهز و زیبا، مجموعه شهر بازی برای بچهها، رستوران در وسط دریاچه و ۰۰۰
۲دریاچه نئـــور: این دریاچه در ۴۸ کیلومتری جنوب شرقی اردبیل بهطرف خلخال در یکی از درههای کوهستان باغیروو در ارتفاع ۲۵۰۰ متری از سطح دریا با مساحتی بالغ بر ۲۱۰ هکتار و عمق متوسط ۵ متر یکی از زیباترین و دیدنیترین دریاچههای ایران میباشد. در حال حاضر نوعی ماهی قزل آلای رنگین کمان که از زمره بهترین نوع ماهیان دنیا میباشد در آن پرورش داده میشود که هر ساله تعداد زیادی از مردم جهت ماهیگیری و کوهنوردی و استفاده از مناظر بدیع و بینظیر منطقه و هوای خنک و مطبوع آن به دریاچه روی میآورند.
۳ دریاچه شورگل بابابرو بینیم حال نداریم
۴ دریاچه نوشهر
۵ دریاچه آلوچه
۶ دریاچه کمیآباد
۷ دریاچه ملا احمد
۸ مرداب قره سو که زیستگاه پرندگان آبی است. در کنار جاده پرجاذبه و تماشایی (حیران) منطقه زیبای جنگلی در بیست کیلومتری اردبیل موسوم به جنگل فندقلو قرار دارد که محل پرورش نادرترین گونههای گیاهی است و در نوع خود بی نظیر است که بزرگترین پیست اسکی روی چمن بصورت طبیعی در این منطقه واقع شده است .
· ۱ رشته کوههای سبلان: سبلان پس از دماوند معروفترین کوه آتشفشان خاموش ایران میباشد که قله سلطان ساوالان آن با ارتفاع ۴۸۱۱ متر دومین نقطه مرتفع ایران میباشد .قلههای هرم و کسری در کنار آن قد برافراشته اند. دهانه آتشفشانی قیفی شکل این کوه بصورت دریاچهای بسیار زیبا درآمده و حواشی آن در طول سال پوشیده از یخ و برف است.
· ۲ ارتفاعات تالش
· ۳ صلوات داغ
· ۴ خروسلو
رودهای مهم استان:
· ۱ ارس
· ۲ قرهسو
· ۳ درهرود
· ۴ خیاوچای
· ۵ نمینچای
· ۶ قزلاوزن
سبلان (ترکی: ساوالان) نام کوهی است مرتفع در شمال غرب کشور ایران و در استان اردبیل. سبلان سومین قله بلند ایران و یک کوه آتشفشانی غیر فعال است. ارتفاع قله این کوه ۴۸۱۱ متر است و در بالای قله آن دریاچه کوچکی قرار دارد. سبلان به خاطر آبگرمهای طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی معروف الوارس مورد توجه گردشگران میباشد.
کوهنوردی
صعود به قله سبلان از جبهه اصلی (شمالی) ساده بوده و کوهنوردان معمولی به راحتی صعود تابستانه را در چند ساعت (صبح تا ظهر) انجام میدهند. جبهه جنوبی سخت ترین راه صعود به این قله میباشد که از سنگهای بزرگ تشکیل شدهاست. پیست اسکی الوارس که یکی از مجهزترین پیستهای اسکی ایران است در این مسیر قرار دارد.
ذکریای قزوینی مینویسد: «زردشت از شیز (شهری در کنار دریاچه چیچست ارومیه) به سبلان رفت و در آن جا عزلت اختیار کرد و کتابی موسوم به اوستا آورد.» مولف ناشناخته «هفت کشور»، مضمون بالا را به این صورت آوردهاست: «زردشت حکیم از آذربایجان بود و در کوه سبلان که کوهی مشهور باشد پانزده سال مجاور شد، زند و پازند بساخت و دعوت آغاز کرد.» «ویلیامز جکسن» مولف کتاب «زردشت پیامبر ایران باستان» در سفرنامهاش مینویسد: «سبلان همان کوهی است که به گمان من آن را باید با کوه دو مصاحب مقدس مذکور در اوستا که در آن جا زردشت با اهورا مزدا راز و نیاز کرده یکی دانست.» شادروان «ابراهیم پور داوود» جایگاه سبلان را برای زردشتیان همانند کوه تور برای یهودیان میداند که در آن جا ده فرمان بر حضرت موسی نازل شد. در حدیث آمدهاست که از پیامبر پرسیدند سبلان چیست؟ فرمود: «کوهی است بین ارمینیه و آذربایجان و بر آن چشمهای است از چشمههای بهشت و در آن قبری است از قبرهای انبیا.»
سبلان؛ زیارتگاه
دکتر محمد میرشکرایی در مقاله «سبلان، کوه بزرگ و مقدسترین کوه ایران» مینویسد: «تا چند دهه پیش، بسیاری از مردم کوهپایه نشین سبلان با نیت زیارت راهی کوه میشدند و وقتی باز میگشتند، خویشان و همسایگان و آشنایان به دیدنشان میرفتند و زیارت قبولی میگفتند و گاهی هدیهای هم برای زایر از زیارت کوه آمده میبردند. رسم رفتن به دیدار کسانی که از سفرهای زیارتی بر میگردند در همه مناطق ایران معمول بودهاست و هنوز هم رواج دارد. وجود این رسم در مورد راهیان سبلان، بیانگر این است که سبلان در فرهنگ مردم محل با همه معنای کلمه، یک زیارتگاه است.
نقل ساعدی در کتاب «خیاو» هم نشان از همین معنا دارد که میگوید چوپانان به کسانی که راهی بالای کوه هستند سفارش میکنند که پاک باشند و دریاچه را آلوده نکنند.» سبلان کوهی که از بهشت آمدهاست.
مردم منطقه بر این باورند که سبلان یکی از هفت کوه بهشت است. در این باره روایتی دارند که: روزی روزگاری در جایی که امروز سبلان قرار گرفتهاست، شهری بود با مردمانی متجاوز و آلوده به گناه. خداوند برای آنها پیامبری فرستاد تا هدایتشان کند. اما آنها همچنان نافرمانی کردند. پس خداوند از فرشتگانش خواست که یکی از کوههای بهشت را روی شهر مردمان گناهگار قرار دهند. از میان کوههای بهشت، تنها سبلان داوطلب این کار شد. یکی از فرشتگان، سبلان را بر بالهای خویش قرار داد و به زمین آورد و در هنگامی که پیامبر با پیروانش برای عبادت از شهر خارج شده بودند، کوه را روی شهر قرار داد.
میرشکرایی معتقد است: «این قصه با ساختاری کم و بیش همانند در تمام منطقه اطراف سبلان روایت میشود. بنابر یکی از روایتها، مردمانی که در این شهر زندگی میکردند از قوم لوت بودند و فرشتهای که کوه را بر بال خود به زمین آورد «جبرئیل» بود. در این روایت رد پای تغییرات دوره اسلامی به روشنی پیداست.»
سبلان کوه مقدس
میرشکرایی معتقد است که: تقدس یک امر فرهنگی است و تقدس یک کوه دو سبب اصلی متمایز اما در پیوند با یکدیگر دارد: نخست وجود مزارهای مقدس، زیارت گاهها و پیکرههای مقدس و دوم، وجود باورهای کهن و اعتقادات دینی درباره عوارض طبیعی در بخشهایی از کوه و یا درباره تمامی و کلیت آن. او میگوید:«آثار دست ساز انسانی پیرامون سبلان، مثل امامزادهها، زیارتگاهها، برجها و قلعهها و سه سنگ نبشته یکی مربوط به دوره اورارتویی در نزدیکی سراب، یکی به خط پهلوی در نزدیکی مشکین شهر و یک چارتاقی (آتشکده) سنگی مربوط به دوره ساسانی در شهرها و روستاهای اطراف سبلان قرار دارند. در برابر، بسیاری قصهها، باورها، اعتقادات و رسوم درباره سبلان و قسمتهای مختلف آن همچون قلهها، صخرهها و سنگها در خاطر کوهپایه نشینان و عشایر سبلان باقی ماندهاست. از این رو سبلان در گروه دوم از طبقهبندی کوههای مقدس قرار میگیرد.»
سوگند به سبلان
میگویند یکی از نشانههای تقدس سبلان سوگند به آن است، نام سبلان هنوز یکی از مهمترین سوگندهای ساکنان اطراف کوه و عشایر کوچنده شاهسون به شمار میآید. سوگند را به عنوان «سولطان ساولان» یاد میکنند چرا که کوه بدین نام شناخته میشود. اهالی باور دارند که وقتی نام سبلان برده میشود به ویژه وقتی به آن سوگند یاد میکنند، مار از شکارش دست میکشد.
سلطان سبلان
قله «سلطان» یا «سبلان» که همه کوه نیز به همین نام نامیده میشود بلندترین قله سبلان است و بیشتر باورها به این قله مربوط میشود. در کنار قله دریاچهای به همین نام قرار دارد. به قول غلامحسین ساعدی: «چون چشمی باز، همیشه بینهایت آسمان را مینگرد و زایران مومن وقتی به بالای سبلان میرسند به دریاچه سجده میبرند.» دریاچه بیشتر ماههای سال پوشیده از یخ است. میگویند هنگام باز شدن یخها، گرداب عظیمی در آن پدید میآید که هر آنچه را در دریاچه وجود دارد به ژرفای تاریک و ناپیدای آن میکشاند. مردم روایتی دارند از درویشی که عصایش در این گرداب میافتد و سالها بعد آن را در کربلا در دست کسی میبیند. او میگوید که عصا را از آب فرات گرفتهاست. درویش نشان مهری در زیر آن را میدهد و عصایش را میگیرد. این قصه به صورتهای مختلف در سایر نقاط ایران درباره جریان آبهای زیرزمینی نیز وجود دارد. اما در اینجا نکته قابل توجه، تقدس هر دو مکان دریاچه سبلان و شهر کربلاست.
باورهای مردمی
میگویند بر چکاد بلند سبلان، هر سپیده دم بانک خروسی با سر زدن سپیده به گوش میرسد و همزمان با آن سه چشمه کوچک آشکار میشود، یکی زعفرانی رنگ، یکی شیری رنگ و دیگری به رنگ آب. اولی از شربت شیرینتر، دومی از شیر گواراتر و سومی از اشک زلالتر. اما این چشمهها جز به چشم پاکان نمیآیند. میگویند در ساحل دریاچه، حضرت سلیمان، جام یاقوت بزرگی را با زنجیر بستهاست. این جام را اگر خوب نگاه کنی در کف دریاچه میبینی و اگر دلی پاک و اعتقادی کامل داشته باشی جام به سطح آب میآید و میتوانی از آن آب زندگانی بنوشی و کسانی را که طمع در ربودن آن کنند با خود به قعر دریاچه میکشاند. بنابراین ویژگی بیمرگی و عصاره جاودانگی نیز بر عناصر تقدس سبلان افزوده میشود. دومین قله سبلان «حرم» نام دارد که یک صخره پر شیب است. در ایرن «حرم» به معنای مکان زیارتی است. بنابراین، نام حرم به خودی خود نشان از تقدس و حرمت دارد. مردم بر این باورند که قله حرم ویژه زنان است و مردان اجازه نزدیک شدن به آن یا بالا رفتن از آن را ندارند. حتی زنان باردار به سبب این که شاید فرزند پسر در شکم داشته باشند نباید به آن نزدیک شوند. میگویند در ستیغ حرم، زیارتگاهی است و در آن چراغی هست که همیشه روشن است. اما برای این که چراغ را ببینی باید دلی پاک داشته باشی. میگویند در جناغ حرم سنگنبشتهای از دوره بابک وجود دارد که روی آن نوشتهاست:«به اندازه شنها و سنگهای سبلان در این جا از سپاهیان خلیفه کشتیم.»
آبشار گورگور آلوارس:
ادامه مطلب/blogextendedpost>
چشمه گورگور از جمله چشمه های مشهور منطقه سبلان می باشد. این چشمه در دره آلوارس یا قزل گوللر که یکی از عریض ترین و باصفاترین دره های سبلان است، در ارتفاع 2420 متری از سطح دریا واقع شده است. آبدهی این چشمه بسیار بالا بوده و آب از خلل و فرج دیواره صخره ای مشرف به دره با فشار بیرون می آید. نظر به شیب تند مسیر تا رسیدن به رودخانه بستر آبشار مانندی را طی می کند و با توجه به موقعیت تفریحی و تفرجی و ورزشی دره قزل گوللر و احداث پیست اسکی روی برف آلوارس در آن چشمه و آبشار گورگور نیز با دارا بودن آب و چشم انداز و فضای سبز جالب از نظر گردشگری را دارد.
آبشار سردابه: این آبشار در نزدیکی آبگرم معدنی سردابه (24 کیلومتری غرب اردبیل) در دامنة شرقی کوه سبلان واقع است. ارتفاع آن حدود 20-15 متر و حجم جریان آن نسبتاً کم و محدود به خروجی چند چشمه بالادست می باشد. شایان ذکر است حجم جریان این آبشار در مواقع بارش و پیوستن جریانهای سطحی حوزه آبخیز افزایش می یابد. این آبشار از محلهای دیدنی مجتمع آبگرم سردابه که از نقاط گردشگری اردبیل است، می باشد که هر ساله پذیرای هزاران مسافر است
دشت مغان در غرب دریای خزر در حدود 300 تا 350 هزار هکتار وسعت دارد . این دشت با حرارتی بین 23 تا 35 درجه سانتی گراد ، منطقه ای است معتدل و یکی از قطبهای کشاورزی ، دامپروری استان و ایران بشمار می رود . سراسر مغان به علت حاصلخیزی خاک ، دمای مساعد ، موقعیت خاص منطقه ای زیر کشت غلات ، حبوبات و علوفه است.
دمای معتدل و بارندگی متناسب بهترین مراتع قشلاقی را بوجود آورده است که مورد استفاده احشام طایفه های گوناگون «ائل سون » است .
سبزینگی مزارع ، فرآورده های مختلف کشاورزی ، گستردگی مراتع سرسبز و خرم ، باغهای میوه به وسعت 6 هزار هکتار ، تأسیسات به هم پیوسته و هماهنگ مجتمع های کشت و صنعت و دامپروری مغان وپارس، سد انحرافی میل مغان، جزایر متعدد رودخانه ارس موسوم به شام ، طایفه های کوچرو و ایل ائل سون با ویژگیهای فرهنگی خاص ، … از جمله جاذبه هایی هستند که هر مسافر و جهانگرد را می توانند مجذوب خویش کنند . کوچ قشلاقی عشایر اردبیل از نیمه دوم اردیبهشت ماه آغاز می شود و پس از 10 الی 15 روز به سرزمین ییـلاقی خود یعنـی اطراف باغـرو می رسـد . عشایر پیرامون مشگین شهر ییلاقشان از نزدیک شهرستان اهر تا کوهها و دامنه های سرسبز ساوالان گسترده است و قشلاق بیشتر طایفه ها ، دشت مغان می باشد .
دریاچه نئور :
دریاچه نئور در 48 کیلومتری جنوب شرقی اردبیل در ارتفاع 2700 متری از سطح دریا قرار گرفته است وسعت دریاچه بیش از 220 هکتار و مشتمل بر دو دریاچه کوچک 40 هکتار و بزرگ 180 هکتار است که در فصل پر آبی (بهار ) بهم می پیوندند و دریاچه واحدی را تشکیل می دهند .
بیشترین عمق دریاچه 5/5 متر و میانگین ژرفاعی آن سه متر است . این دریاچه زیستگاه برخی از گونه های پرندگان مهاجر عبوری است که برای مدت کوتاهی از دریاچه استفاده می کنند آنقوت از عمده ترین پرندگان این دریاچه و حاشیه آن است که در این منطقه زاد و ولد می کند .
ماهی قزل آلای این دریاچه شهرت جهانی دارد و دارای جاذبه های بسیار مساعد گردشگری است حواشی این دریاچه از تفرجگاههای مهم اردبیل است و هر ساله مسابقه تفریحی ماهیگیری در آن برگزار می شود .
راه اصلی این دریاچه آسفالت می باشد و از راه اصلی اردبیل – خلخال در نزدیکی روستای بودالالو جدا می گردد بعلت ییلاقی بودن و وجود مراتع بسیار غنی در اطراف این دریاچه و کوه های باغرو سالانه احشام ایل سون در فصول بهار و تابستان از مراتع این منطقه استفاده می نمایند و یکی از چراگاه های مهم احشام عشایر بشمار می آید .
در این منطقـه تنها دو سـاختمـان حفاظتـی اداره کل منابـع طبیعی و محیط زیست استان قرار دارد و فاقد امکانات رفاهی، بهداشتی و ارتباطی است
جنگل فندقلو :
جنگل فندقلو در 25 کیلومتر شهر اردبیل و در 10کیلومتری جنوب شهر نمین قرار گرفته است . این منطقه بخاطر داشتن جاذبه های منحصر به فرد جنگلی – مرتعی و گردنه زیبای حیران با جذابیتهای طبیعی متنوع ، قابلیتی بسیار ممتاز برای توسعه در صنعت اکوتوریسم دارد .
عرصه جنگلی فندقلو بخشی از جنگلهای شرق استان اردبیل بشمار می رود که دنباله جنگلهای نیمه گرمسیری استان گیلان می باشد . این جنگل در سطحی به طول تقریبی 25 کیلومتر پراکنده است و در شرق از روستای خانقاه علیا در مسیر جاده نمین آستارا شروع و با جهت شمال غربی – جنوب شـرقی در شـرق روستای حـور خاتمـه مـی یابـد مختصات جغـرافیایـی آن َ 26 / ْ 38 و َ 12 / ْ 38 عرض شمالی و طول شرقی است . جنگل فندقلو در سرتا سر گستردگی خود از جانب غرب به اراضی مزروعی و با فاصله کوتاهی به روستاهای کوهپایه ای منتهی می شود این روستاها عبارتند از : خانقاه علیا – آرپاتپه – ننه کران – کله سر – کریم کندی – مهدی پستی – دورجین – آلادیزگه – گرم چشمه – نیارق – سوها – حور این موقعیت باعث شده تا این جنگل از راههای مختلف قابل دسترسی باشد ولی راه اصلی آن که آسفالت هم می باشد از سه راهی جاده اردبیل – آستارا نزدیکی شهر نمین منفک می شود و به مرکز تفریحی و توریستی که دارای امکانات رفاهی کامل می باشد وصل می شود .
مساحت منطقه فندقلو 16 هزار هکتار می باشد که در حدود چهار هزار هکتار آن تحت پوشش عرصه های جنگلی قرار دارد و بقیه را مراتع تشکیل می دهد .
منطقه کوهستانی و نوسان ارتفاع در محدوده عرصه های جنگلی کم و گستردگی آنها عموما بین رقوم ارتفاعی 1400 الی 1600 متر از سطح دریا می باشد بلندترین نقطه ارتفاعی مربوط به کوه سنگر (محل تاسیسات و دکلهای مخابراتی و صدا و سیما ) به ارتفاع 2120 متر از سطح دریا است دامنه انتشار گونه های جنگلی و تراکم آنها و نوع گونه غالب در نقاط مختلف متفاوت بوده و در مجموع 19 گونه جنگلی متعلق به 8 تیره و 17 جـنس در ایـن منطقه شناسایـی شده اند در بیـن انواع شناسایـی شده گونه های نادری نظیر فندق ، ممرز ، راش ، بلوط ، بلند مازو ) و بیدمشک وجود دارد که به ارزش منطقه می افزاید .
در منطقه فندقلو حیواناتی نظیر خرس قهوه ای و سمور و پرندگانی چون قرقاول ، کبک و عقاب طلایی یافت می شود .
وجود پیست اسکی روی چمن که برای برپایی اردوهای تیم ملی روی چمن از آن استفاده می شود . وجود قابلیت فراوان برای توریسم ییلاقی از جمله قابلیتهای این منطقه برای جذب توریست در کلیه فصول سال است.
• یاخینی قویوب اوزاقدان دانیشما
نزدیک را ول کرده از دور داد میزنه (برای کسی که دو قدم جلو نمیاد آرام حرف بزنه و از دور داد میزنه)
• یاد گلیب قوهوم اولونجا ، قوهوم یاد اولور
تا بیگانه بیاد با آدم خویشاوند بشه ، خویشاوند بیگانه میشه ( برای کسی که فامیل های خودش را رها کرده و دنبال دوستی با بیگانه هست)
• یارا ساغالار ، یئری قالار
زخم خوب میشه ولی جاش همیشه هست (برای کسی که به دیگران زخم زبان می زنه )
• یاریمادیق اودوندان ، کور اولدوق توستوسوندن
از حرارت آتش استفاده نکردم ، از دودش کور شدیم ( برای کسی که زحمت میکشه و بهره نمی بره)
• یازدا بوزا یئریکلَیَن ، قیشدا گؤبَلیه یئریکلر
هر کی تو تابستان ویار یخ داشته باشه حتماً زمستان ویار قارچ داره
• یازدا یاتان ، قیشدا اوشویَر
هر تابستان بخواب زمستان می لرزه ( برای کسی که به فکر آینده نیست)
• یازیدان قاچماق اولماز
از سرنوشت نمیشه فرار کرد
• یاش آغاج تئز اَییلر
چوب تر زود خم میشه ( برای کسی که خیلی مغرور هست)
• یاش دا قورو اودنا یانار
خشک و تر با هم می سوزن
• یاغمادی یاغیش ، بیتمَدی قامیش
اومدیم و باران نیامد و نی رشد نکرد (برای کسی که منتظر کمک از طرف آشنا هست و دست به کاری نمی زند)
• یاغیش یاغار، یئر دویماز
باران می بارد و زمین سیری ندارد (برای کسی که چشمش همیشه دنبال مال دنیا هست)
• یالان آیاق توتار آمما یئریمز
دروغ پا درمیاره ولی نمی تونه راه بره